شناسهٔ خبر: 55739 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«چگونه هنر می‌تواند زندگی ما را دگرگون کند» به روایت آلن دوباتن

آلن دوباتن و جان آرمسترانگ بیشتر به دلیل نظریات فلسفی‌شان شناخته می‌شوند. این دو فیلسوف نظریات کاربردی بسیاری برای زندگی روزمره انسان ارائه می‌دهند. آن‌ها در این کتاب توضیح می‌دهند که چگونه می‌توان از اعمال ممیزی بر آثار هنری در جهت پیشرفت و بهبود آنها راه جست.

در فقدان ممیزی زیر کوهی از خزعبلات بیهوده و غیر ضروری خم می‌شویم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ جهان مدرن برای هنر اهمیت بسیاری قائل است. شاهد این دیدگاه را می‌توان در افتتاح موزه‌های جدید، اختصاص منابع مالی دولت‌ها در جهت تولید و عرضه هنر، شوق سردمداران و حامیان هنر برای دستیابی بیشتر به آثار هنری، اعتلای رشته‌های هنری دانشگاه‌ها و قدردانی از بازار هنری تجاری، دید. هنر مانند هر ابزار دیگری، این توانایی را دارد که قابلیت‌های ما را از آنچه طبیعت به ما داده، فراتر برد. هنر می‌تواند برخی نقطه ضعف‌های مادرزادی ما را جبران کند و در این مورد بیشتر منظور نقطه ضعف‌های ذهنی است نه جسمانی، نقطه ضعف‌هایی که می‌توانیم آنها را ناشی از تزلزل‌های روانی بدانیم. البته برخورد ما با هنر همیشه به آن خوبی که باید باشد نیست. اگر زمانی از موزه‌ای معروف خارج ‌شویم احساس سرخوردگی و عدم رضایت کنیم و از خود بپرسیم چرا آن تجربه تکان دهنده‌ای که انتظارش را داشتیم رخ نداد. طبیعی است که خود را سرزنش کنیم و گمان بریم که مشکل احتمالا ناشی از بی‌دانشی و ندانستن احساس در ما بوده است!

کتاب «هنر چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند» به این نکته می‌پردازد که مشکل ذکر شده ربطی به مخاطب ندارد بلکه به روش آموزش، فروش و عرضه هنر توسط سازمان‌ها و موسسات هنری بستگی دارد. همچنین این کتاب اشاره دارد به این که هنر به طور اعم (حتی طراحی، معماری و صنایع دستی) وسیله‌ای درمانی است که می‌تواند مخاطبش را راهنمایی کند، تسکین دهد و او را برانگیزد و از او انسان بهتری بسازد.

 

                                      فصل روش کار؛ هنر خوب چگونه هنری است؟                                              
                                       کارواجیو، جودیت در حال بریدن سر هولوفرنس، 1599.


این کتاب با همکاری دو فیلسوف، آلن دوباتن و جان آرمسترانگ نوشته شده و ارتباط هنر را با زندگی روزمره انسان بررسی کرده و این مطالب را از دیدگاه فلسفی و به زبان ساده بیان می‌کند. برای توضیح این ارتباط  و نوع دیدگاه افراد در نگاه اولیه به آثار هنری  و چگونه دیدن آن‌ها، از آثار نقاشان و عکاسان بزرگ جهان استفاده کرده‌اند.

جان آرمسترانگ  نویسنده و فیلسوف بریتانیایی است که تا به حال  چندین کتاب برجسته در زمینه فلسفه، هنر و زیبایی‌شناسی نوشته است. از کتاب‌های او که به فارسی نیز ترجمه شده است می‌توان به کتاب «قدرت پنهان زیبایی:‌ چرا خوشبختی در نگاه تماشاگر نهفته است؟» اشاره کرد، آرمسترانگ در این کتاب با استفاده از آراء فیلسوفان و نقاشان مشهور به پرسش‌هایی درباره زیبایی و ماهیت رازآلود آن پاسخ می‌گوید.

آلن دوباتن دیگر نویسنده این کتاب نویسنده و فیلسوفی است که کتاب‌های او موضوعات مختلفی را با  شیوه‌ فلسفی و تاکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره را مطالعه می‌کند. او در کتاب‌هایش از آموزه‌های فیلسوفان بزرگ، در جهت کاربرد آن در زندگی روزمره انسان‌ها استفاده می‌کند تا رنج آنان را کم کرده و برغنای آن بیفزاید. همچنین سعی دارد فلسفه را با زندگی روزمره مردم پیوند بزند.

 

                                      فصل طبیعت؛ اهمیت جنوب دیوید هاکنی
                                     «چهره یک هنرمند» استخر با دو فیگور،1972.


در اینجا به توضیحاتی درباره کتاب «هنر چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند» می‌پردازیم. این کتاب به پنج بخش اصلی «روش کار»،‌ «عشق»، «طبیعت»، «پول» و «سیاست» تقسیم شده که هرکدام از این بخش‌ها به چندین بخش دیگر تقسیم شده است.

«روش کار» 
زمانی که از سیاست سخن به میان می‌آید ناخودآگاه ذهن را به سمت حکومت، اداره، ملت و مردم می‌برد گمان نمی‌بریم که ارتباطی بین هنر و سیاست وجود داشته باشد؛ نویسندگان این کتاب اما درباره این ارتباط مفصل بحث کرده‌اند، در بخش «خوانش سیاسی» این کتاب آمده است: بنابر خوانش سیاسی از هنر، یک اثر هنری زمانی ارزشمند است که به نکات مهمی از شرافت، حقیقت، عدالت و حقوق مالی متعلق به آن، اشاره کند.
 


بنابر این معیارها،‌ مثلا نقاشی خانم و آقای آندروز، اثر گینزبورو، اثر بسیار مهمی است، چون از طریق آن می‌توان اهمیت مالکیت را درک کرد. زن و شوهر در خلوتی از مالکیت هکتارها زمین‌شان دیده می‌شوند. آن‌ها نباید زمین را شخم بزنند یا بذری بپاشند. به سادگی از نتیجه زحمت دیگران لذت می‌برند. گینزبورو، با نحوه تصویر کردن چهره آن‌ها، می‌گوید، این‌ها مردمی از خود راضی و بدجنس‌ هستند، بنابراین نقاشی را می‌توان به نظریه‌ای درباره فساد اخلاقی حاکم بر طبقه ملاک، دید. از دیدگاه سیاسی، این نقاشی مثبت و مترقی است، چون در خدمت آینده قرار دارد.
 
«عشق»
صبوری می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد و در برخی افراد و گاهی اوقات خود را نشان دهد؛ در این کتاب این‌گونه به صبوری نگاه شده است: مهم‌ترین آموزش‌ها لزوما پیچیده‌ترین‌ها نیستند، درواقع، احتمالا بیش از حد ساده‌اند. به عنوان مثال ریچارد لانگ روش‌هایی یافته تا ارزش صبوری را به ما یادآوری کند. مشکل ما این نیست که در انکار روشنفکری هستیم، یا مدعی بی‌ارزش بودن صبوری. نکته به سادگی آن است که ما در جدال زندگی روزمره با زندگی، از یاد می‌بریم به چه باور داریم. خاکستری و سیاه‌های آرام نقش‌های درخت و رودخانه مانند را می‌توان به راحتی تشخیص داد. چند شاخه نازک‌ می‌شوند و از صفحه پایین می‌آیند.

 

                                      فصل اول روش کار؛ خوانش سیاسی
                                    توماس گینزبورو، خانم و آقای اندرزو، 1750.



لانگ قصد قانع کردن کار را ندارد،‌ اما می‌کوشد حقیقتی آشکار ولی بسیار فراموش شده را مقابل چشم ما قرار دهد: که چیزهای خوب و زیبا از مواد پیش پا افتاده درست می‌شوند. نمی‌شود ارزش این نکته را به حد کافی دریافت. این اثر محصول عشق است. پیامش یادآور کیفیتی است که در حفظ و اعتلای عشق نقش اساسی دارد:‌ این که رابطه خوب نیازمند صبوری است.

«طبیعت»       

خزان آغاز فصل رنگ‌هاست و پایان برگ‌ها. پاییز را فصل عشاق نیز می‌دانند. در این کتاب در بخش « پیش‌بینی پاییز» آمده است‌ که طبیعت نه تنها نماینده زندگی است که ما را به سوی مرگ پیش می‌برد. وقتی می‌گوییم که باید «طبیعی» زندگی کنیم، بدان معنا است که نه تنها شور و شوق جوانی و زیبایی تابش آفتاب را پذیرا باشیم، بلکه پاییز و زوال زندگی را هم بپذیریم. در اینجا هم هنر می‌تواند یاور ما باشد، چون نیروی آفریننده‌ای است که از زمان حال جلوتر حرکت می‌کند تعقل و حساسیت‌های ما را برای پایانی که طبیعت برایمان تدارک دیده آماده می‌کند. در نقاشی یان گوسائرت از چهره جفتی سالخورده، صورت هر یک، نشان دهنده فشاری است که زندگی بر آن‌ها وارد کرده. به هیچ وجه خوشحال به نظر نمی‌رسند، اما سرخورده و افسرده هم نیستند.

 

                                                فصل روش کار؛ هنر را چگونه باید عرضه کرد؟      
                                                هنری ربورن، برادران آلن، اوایل 1790




«پول» 
در این روزها پول بسیار کارگشاست و مورد استفاده قرار می‌گیرد. با همین پول است که می‌توان این تابلوها و آثار هنری را تهیه کرد و در خانه نگهداری کرد. دربخش چهارم این کتاب از «مشکل سلیقه» گفته شده است:‌ اقتصادی را که ما کاپیتالیسم می‌خوانیم،‌ بر این اصل مبتنی است: بهره‌گیری از فروش اجناس و عرضه خدماتی در بازار که مصرف کننده،‌ بنا بر انتخاب شخصی، می‌خرد. تولید کنندها حاضرند چیزی را تولید کنند که مصرف کننده حاضر است در قبالش پول بپردازد. بنابراین کیفیت کاپیتالیسم به میزان سلیقه مصرف کننده، بد یا خوب است. بسیاری از مشکلات کاپیتالیسم معطوف است به انتخاب و سلیقه‌های غلط مصرف کننده. مشکل اینجاست که افراد بسیاری مشتاق و علاقه‌مند خریدن چیزهای غلط هستند. و مشکل اصلی این است که هزینه کردن عاقلانه،‌ اتفاق بسیار نادری است. اشکال در خود نظام پولی نیست؛ بلکه باید آن را در سلائق مصرف کنندگان جست. نظام اقتصادی امروزه ما در وهله نخست مبتنی بر ثروت اندوزی است و تا مرز افراط پیش رفته و حداکثر فرصت را برای برخی فراهم کرده که منابع درآمدی بیشتری بیابند. این اقتصاد اما، قانونی ندارد که وقتی ثروت انباشته شد، چگونه مصرف شود.

 

                                      فصل پول؛ مشکل سلیقه
                                       ورودی سیزارس، لاس وگاس 1966


«سیاست» 
ممیزی در بسیاری از نقاشی‌ها و کتاب‌ها و فیلم‌هایی که از کشورهای دیگر وارد ایران می‌شود دیده می‌شود. برخی معتقدند که این حجم از سانسور برای آثار هنری درست نیست و نباید این اتفاق بیافتد. در بخش «سیاست» این کتاب جان‌آرمسترانگ و آلن دوباتن از ممیزی دفاع کرده‌اند و مانند دیگر بخش‌های این کتاب به گونه‌ای دیگر به این موضوع نگاه کرده‌اند.

در بخش «در دفاع از ممیزی» این دو نویسنده نوشته‌اند که این روزها با ممیزی خوب برخورد نمی‌شود. تصور ما از آن ابزاری حقیرانه و دفاعی مداخله جویانه، در مقابله با آزادی گرانقدر ما در بیان عقیده است. ولیکن زمان آن فرارسیده که درک کنیم در اغلب کشورها، این دوران به سر رسیده است. وقت آن است که اندیشه ممیزی را بازبینی و امکانات بالقوه آن را بررسی کنیم که لزوما سرکوب اندیشه‌های مهم نیست، بلکه تلاشی صمیمانه است برای سازمان دادن جهان به نفع خود ما. واقعیت این است که اکنون دیگر حقایق توسط مقامات خودکامه سرکوب نمی‌شوند، بلکه در فقدان ممیزی، ما داریم زیر کوهی از خزعبلات بیهوده و غیر ضروری خم می‌شویم و نمی‌توانیم بر آنچه واقعا اصیل و مهم است تمرکز کنیم. ما به‌طور نامتعارف فکر می‌کنیم اگر موردی برای ممیزی پیش بیاید، باید علیه افراط‌ گرایی باشد. اگر قرار است چیزی منع شود، باید تصویرهای وحشتناک و مخرب باشد. ولی، عقلانیت ممیزی زمانی مفید است که نتیجه‌اش فضایی دلخواه در محیط زیست کلی به‌وجود آورد.

انتشارات نظر کتاب «هنر چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند»، اثر آلن دوباتن و جان‌ آرمسترانگ، ترجمه گلی امامی، در 1000نسخه و 278 صفحه،‌ 53000تومان را منتشر کرده است.

نظر شما